حدوث و قدم

این وبلاگی است که دوستان سطح 4 مؤسسه تخصصی فلسفه تکالیف هفتگی را در آن می گذارند

حدوث و قدم

این وبلاگی است که دوستان سطح 4 مؤسسه تخصصی فلسفه تکالیف هفتگی را در آن می گذارند

این وبلاگی است که دوستان سطح 4 مؤسسه تخصصی فلسفه تکالیف هفتگی را در آن می گذارند

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قوه و فعل» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

باسمه تبارک و تعالی

لفظ قوه در فلسفه با توجه به مناسبات اولیة ی لغوی به معانی جدیدی به صورت اشتراک اسمی نقل پیدا کرده است. گاهی قوه به مبدأ تغیر در شیء دیگر از آن حیث که دیگر است اطلاق میشود چه این تغیر فعلی باشد یا انفعالی و گاهی نیز به امکان استعدادی قوه اطلاق میشود و در این اطلاق مقابل فعل قرار میگیرد و گاهی نیز قوه در برابر ضعف اطلاق میگردد.

یکی از نکات مهمی که در این زمینه صدرا بیان میکند یک قاعده ی فلسفی است که طبق آن: «الشّی‏ء کلّما کان أشدّ تحصّلا، کان أکثر فعلا و أقلّ انفعالا؛ و کلّما کان أقلّ تحصّلا، کان أکثر انفعالا و أقلّ فعلا» از اینجاست که در یک سر این طیف واجب الوجود قرار میگیرد که فاعل کل است وقوتش وراء ما لایتناهی بما لایتناهی است و در سر دیگر آن هیولای اولی که انفعال محض وقوه ی همه ی اشیاء در آن است. از نکات دیگر در این بحث شبهه ای است که برای متکلمین در باب قدرت الهی مطرح شده است که خدا را وقتی میتوان فاعل قادر دانست که فعل دائمی نداشته باشد. پاسخ فلسفی به این اشکال هم اینطور است که قدرت چیزی جز قوه ی فعلی همراه با شعور و مشیة نیست. چنین تعریفی از قدرت نیز منافاتی با فعل دائمی ندارد. نکته ی دیگر در اینجا اختلافی است که بین حکما و طبیعیون در اطلاق فاعل رخ داده است که حکما به مفید وجود و طبیعیون به مبدأ حرکت فاعل اطلاق میکنند. در اینجا صدرا اینطور قضاوت میکند که سزاورتر باسم فاعل کسی است که بالکل از شیء طرد عدم و ازاله ی شر و نقص میکند لذا فاعل را باید همان باری جل وعزّ دانست و قوای منشأ حرکت شأن افاضه ای و ایجادی نداشته و از قبیل معدات میباشند. در اینجا همچنین بحث دیگری بین فلاسفه و متکلمین در مناط نیاز حوادث به فاعل رخ داده است که حکما منشأ آن را امکان دانسته و متکلمین منشأ آن را حدوث فهمیده اند. صدرا نیز در اینجا بیانی دارد که طبق آن افتقار به ذات الهی به منزله ی مقوم ذات ما سوی میباشد و فاعل در واقع سبب وجود است نه حدوث. در انتها نیز صدرا توجه میدهد که فاعل فلسفی با آنچه در عرف به واسطه ی اخذ ما بالعرض مکان ما بالذات فاعل دانسته میشود مانند پدر برای فرزند و... اشتباه گرفته نشود.

 

  • احمد میرزائی