بسم الله الرحمن الرحیم
مفهوم شناسی حدوث و قدم
نگارش: علی داودی
بحث حدوث و قدم که معمولاً پس از بحث تقدم و تأخر در فلسفه اولی مطرح می شود و بحث سبق و لحوق جنبه مقدمی برای آن دارد، یکی از مباحث مهم فلسفی است؛ چرا که ارتباط وثیقی با سایر مباحث مهم فلسفی همچون بحث وجوب و امکان و علیت و بحث خلقت عالَم دارد.
حدوث و قدم همچون بسیاری اصطلاحات فلسفی، ابتدا از مفاهیم عرفی اقتناص شده است و سپس با الغای اعتبارات و گونه ای تجرید و تعمیم، به اصطلاحی فنی و فلسفی تبدیل شده است. (طباطبایی، تعلیقه بر اسفار، ج3، ص244) حدوث و قدم عرفی یا اضافی: اگر دو موجود یکی عمرش بیشتر از دیگری باشد، آنی که عمرش بیشتر است قدیم و آنی که عمرش کمتر است حادث و جدید نامیده می شود. حدوث و قدم فلسفی: اگر این معنای عرفی که هم اضافی است و هم زمانی، تعمیم و تجرید شود و از این دو لحاظ آزاد گردد بدین نحو که شرط زمانی بودن و نسبی بودن از میان برود، حدوث و قدم فلسفی که حدوث و قدم مطلق است خواهیم داشت. (ر.ک: طباطبایی، محمدحسین، نهایة الحکمة (با تعلیقه استاد فیاضی)، ج3، ص891. در عبارتی از ابن سینا حدوث و قدم فلسفی، حدوث و قدم مطلق نامیده شده در مقابل حدوث و قدم بالقیاس و اضافی که آن را ملاصدرا حدوث و قدم عرفی نیز نامیده است. (ر.ک: شیخ الرئیس، رسایل ابن سینا، کتاب الحدود، ص119و 120 ؛ ملاصدرا شیرازی، اسفار، ج3، ص244و245).
حدوث: «مسبوقیت وجود شیئ به عدم» است. شیئ حادث شیئی است که موجودنبوده و موجود شده است.
قدم: «عدم مسبوقیت شیئ به عدم». قدیم حقیقتی است که وجودش سابقه عدم نداشته و به تعبیری وجودش آغازی نداشته است.
فلاسفه و از جمله شیخ الرئیس و صدرالمتألهین، حدوث و قدم فلسفی را به دو قسم حدوث و قدم زمانی و حدوث و قدم ذاتی تقسیم نموده اند:
- حدوث زمانی: «فمعنى الحدوث الزمانی حصول الشیء بعد أن لم یکن بعدیة لا تجامع القبلیة أی بعد أن لم یکن فی زمان». (ملاصدرا، اسفار، ج3، ص245). حادث زمانی موجودی است که در بخشی از زمان معدوم بوده و در بخش دیگری از زمان موجود شده است.
- قدم زمانی: « و معنى القدم الزمانی هو کون الشیء بحیث لا أول لزمان وجوده». (همان) قدیم زمانی موجودی است که در همه زمان های گذشته موجود بوده و زمانی نبوده که در آن زمان، وجود نداشته باشد.
- حدوث ذاتی: « فالحدوث الذاتی هو أن لا یکون وجود الشیء مستندا إلى ذاته بذاته بل إلى غیره- سواء کان ذلک الاستناد مخصوصا بزمان معین أو کان مستمرا فی کل الزمان أو مرتفعا عن أفق الزمان و الحرکة و هذا هو الحدوث الذاتی». (همان، ص246). حادث ذاتی موجودی است که وجودش ناشی از ذات اونیست بلکه ناشی از غیر بوده و علت دارد.
- قدم ذاتی: «و القدیم بحسب الذات هو الذی لیس له مبدأ یتعلق به و هو الواحد الحق تعالى عما یقول الجاهلون علوا کبیرا» . (شیخ الرئیس، رسایل ابن سینا، کتاب الحدود، ص119و 120 ؛ همو، النجاة، ص532و533). قدیم ذاتی وجودی است که ذاتاً موجود بوده و علتی ندارد.
نکته اول: تفکیک میان حدوث و قدم زمانی و حدوث و قدم ذاتی از دستاوردهای ابتکاری فیلسوفان مسلمان است. در فلسفه یونانی موجودات به حادث و قدیم تقسیم شده بود. آنان محرک نخستین، عقول، نفوس سماوی، عالم ماده، حرکت افلاک و زمان را قدیم می دانستند اما منظور آنان از حادث و قدیم، تنها حادث و قدیم زمانی بود. فیلسوفان مسلمان در صدد برآمدند که میان استدلال عقلی که قدم عالَم ماده و افلاک و حرکت آنها را اثبات می کرد با ادله نقلی ای که همه مخلوقات را حادث می شمرد جمع کنند که حاصل تلاش فکری آنها تفکیک میان دو قسم حدوث و قِدم، حدوث وقدم ذاتی و حدوث و قدم زمانی و دستیابی به مفهوم حدوث و قدم ذاتی شد.(ر.ک: کردفیروزجایی، یارعلی، حکمت مشاء، ص259و260).
نکته دوم: علامه در نهایه الحکمه معتقد است که آنچه از انواع سبق(8قسم) صحیح است که در تعریف حدوث و قدم اخذ شود چهار قسم سبق زمانی و عِلی و دهری و بالحق است و در نتیجه اقسام حدوث و قدم چهار قسم می شود: 1) حدوث و قدم زمانی 2) حدوث و قدم ذاتی 3) حدوث و قدم بالحق 4) حدوث و قدم دهری.
استاد فیاضی در تعلیقه نهایه می نگارد گرچه علامه خود در تعلیقه اسفار تصریح دارد که حدوث متنوع می شود به تنوع اقسام تقدم و تأخر اما مراد ایشان که فرموده تنها چهار قسم از اقسام سبق صحیح است در این بحث اخذ شود آن است که این چهار قسم است که فایده مقصود در فلسفه را دارد و بر بیان سایر اقسام فایده ای مترتب نمی شود و می دانیم که از شرایط صحت تقسیم فایده دار بودنش است. (ر.ک: فیاضی، تعلیقه نهایة الحکمه، ج3، ص892) از همین جهت است که ایشان تنها به این چهار قسم پرداخت. آنچه از قدیم مطرح بود حدوث و قدم زمانی و ذاتی بود تا زمان میرداماد که به تبع سبق بالدهر، حدوث و قدم دهری را طرح کرد و تا زمان ملاصدرا که به تبع تقدم و تأخر بالحق، حدوث و قدم بالحق را مطرح نمود.