بسم الله الرحمن الرحیم
حدوث و قدم ذاتی
حادث ذاتی
ابن سینا در تعریف حادث ذاتی می نویسد: «هو الذی لذاته مبدأ هى به موجودة». (النجاة، ص532و533).
/ «معنى الإحداث الغیر الزمانى «هو إفادة الشىء وجودا و لیس له فى ذاته ذلک الوجود لا بحسب زمان دون زمان». (رسایل ابن سینا، کتاب الحدود، ص119و 120).
ملاصدرا حدوث ذاتی را اینگونه تعریف می کند: « فالحدوث الذاتی هو أن لا یکون وجود الشیء مستنداً إلى ذاته بذاته بل إلى غیره- سواء کان ذلک الاستناد مخصوصا بزمان معین أو کان مستمرا فی کل الزمان أو مرتفعا عن أفق الزمان و الحرکة؛ و هذا هو الحدوث الذاتی». ( ملاصدرا شیرازی، اسفار، ج3، ص246). حادث ذاتی موجودی است که وجودش ناشی از ذات اونیست بلکه ناشی از غیر بوده و وجودش علت دارد.
البته با ملاحظه ادله اثبات حدوث ذاتی خواهیم دید که حدوث ذاتی دو تعریف دارد:
1) کون الشیئ مسبوقاً بالعدم المتقرر فی مرتبة ذاته أو مسبوقیه الوجود بالعدم
2) مسبوقیه وجود الشیئ بغیره لذاته أو مسبوقیة الوجود بالغیر. (تعلیقه طباطبایی و سبزواری بر اسفار، ج3، ص247و249).
قدیم ذاتی
ابن سینا در آثارش قدم ذاتی را اینگونه تعریف می کند: « قدیم للشىء، اما بحسب الذات، و اما بحسب الزمان. فالقدیم بحسب الذات، هو الذی لیس لذاته مبدأ هى به موجودة » . (النجاة، ص532و533) / «و أما القدیم بحسب الذات: فهو الشىء الذی لیس لوجود ذاته مبدأ أوجبه ... و القدیم بحسب الذات هو الذی لیس له مبدأ یتعلق به و هو الواحد الحق تعالى عما یقول الجاهلون علوا کبیرا ». (رسایل ابن سینا، کتاب الحدود، ص119و 120). قدیم ذاتی وجودی است که ذاتاً موجود بوده و علتی ندارد که وجود حق تعالی است.
اثبات حدوث ذاتی
فیلسوفان دو برهان بر اثبات این مدعا اقامه نمودند؛ برهان اول (اسفار، ج3،ص246) :
1) أن کل ممکن فإنه لذاته یستحق العدم و من غیره یستحق الوجود
2) و ما بالذات أقدم مما بالغیر
3) فالعدم فی حقه أقدم من الوجود تقدماً بالذات (فهو مسبوق الوجود بالعدم لذاته)
ن: فیکون محدثا حدوثا ذاتیا.
حدوثی که در این برهان اثبات می شود به معنای « کون الشیئ مسبوقاً بالعدم المتقرر فی مرتبة ذاته أو مسبوقیه الوجود بالعدم» می باشد.
برهان دوم (اسفار، ج3،ص249) :
1) أن کل ممکن الوجود فإن ماهیته مغایرة لوجوده
2) و کل ما کان کذلک امتنع أن یکون وجوده من ماهیته
و إلا لکانت الماهیة موجودة قبل کونها موجودة (و هو محال)
3) فإذن لا بد و أن یکون وجوده مستفاداً من غیره
4) و کل ما وجوده مستفاد من غیره کان وجوده مسبوقا بغیره بالذات
5) و کل ما کان کذلک کان محدثا بالذات ن: فکل ممکن الوجود محدثاً بالذات.
حدوثی که در این برهان به اثبات رسید به معنای « مسبوقیه وجود الشیئ بغیره لذاته أو مسبوقیة الوجود بالغیر» است.
صدرالمتألهین سپس به این نکته اشاره دارد که این دو وجه اثبات حدوث ذاتی، در خود وجودات جاری نمی شود بلکه ناظر به ماهیات است؛ آنچه در حدوث ذاتی وجودات باید مورد توجه قرار گیرد و بر تقدم و تأخر ویژه ای که تقدم و تأخر بالحق است مبتنی است، فقر ذاتی وجودات امکانی و تعلق ذاتی به جاعلشان و تقوم ذاتی به علتشان است؛ که حدوث فقری یا وجودی می تواند نام گیرد. (اسفار، ج3، ص249و250).